صورتبندی گفتمانی «هویّت ایرانی»
به گزارش خبرنگار گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، «از شاهنامه تا قلعه شاه مسغون؛ نگاهی به داستان فتح کوه قلعه گیسکان» عنوان اولین ارائه نشست توسط دکتر یعقوب فولادی تنگستانی دانشآموخته دکتری زبان و ادبیاتِ فارسی؛ پژوهشگرِ ادبیاتِ حماسی و اساطیری بود.
تنگستانی با اشاره به وجود ویرانههای قلعهای باستانی در اعماق کوههای گیسکان دشتستان استان بوشهر درباره افسانههای محلی درباره این قلعه گفت: مستنداتِ علمی و اطلاعاتِ تاریخی در موردِ کوهْ قلعه در دست نداریم؛ جز اینکه میگویند قلعة «شاهِ مسغون» است و در موردِ گشوده شدنش داستانی افسانهای در بینِ مردمِ آن سامان رواج دارد که وجه تسمیة کوهستان و آبادیهای آنجا است. در این پژوهش به روشِ کتابخانهای و میدانی به این داستان پرداختهایم که نتیجة حاصل از آن نشان میدهد روایتِ تنبیه تازیان به دستِ شاپورِ دوّمِ ساسانی با آب و تابهای حَماسی و ویژگیهای داستانی-افسانهای واردِ فرهنگِ عامه و ادبیات شده؛ سپس این داستانِ تاریخی-افسانهای برای دیگر داستانهایی که در زمانهای بعد در موردِ قلعههای دیگر میبینیم، از جمله کوهْ قلعة گیسکان، کهن الگو شده است.
*نقد دیدگاه آمورتی در مقالۀ مذهب در دوره صفویان منظر مطالعات تاریخ ادیان ایران
«نقد دیدگاه آمورتی در مقالۀ مذهب در دوره صفویان منظر مطالعات تاریخ ادیان ایران» عنوان مقاله دیگری بود که به شکل مشترک از سوی دکتر رجبعلی علیزاده دانشآموختۀ دکتری تاریخ ایران اسلامی، دانشگاه شیراز و استادیار دانشگاه علامه طباطبایی و روشنک جهانی ارائه شد.
در این ارائه با اشاره به اقتدار حکومت صفویه به عنوان حکومت مستقل شیعه دوازده امامی در ایران به «مذهب در دورۀ صفوی» نوشتۀ ب. س.آمورتی پژوهشگر ایتالیایی و متخصص تاریخ اسلام اشاره شد و ارائه دهندگان توضیح دادند: آمورتی در این مقاله رابطه مذهب با حاکمیت سیاسی در عصر صفویان را مورد نقد قرار داده است و معقتد است قزلباشان بر اساس نوع خاصّی از گرایش به تشیّع که متأثر از مسیحیت بوده، حکومت صفویه را بنیان نهاده و به اوج رساندهاند. بدین ترتیب او برآن است تا مسیحیت را دارای نقشی بنیادی و کلیدی در شکلگیری سلسلۀ اسلامی مستقل و مقتدر صفوی در ایران معرفی کند.
ارائه دهندگان به نقد پیشفرضهای مسیحی آمورتی در نقد مذهب قزلباشهای بعنوان فرقه خامی حکوکت صفوی همچنین نقش بنیادین ادیان ایران پیش از اسلام در به وجود آمدن مشترکات مذهبی میان مسیحیت و تشیّع قزلباشان داشته است پرداختنه در نهایت پژوهش پیش رو با روش تحلیلی به بررسی تاریخی بنیانهای مشترک مسیحیت، آیین میترا و تشیّع قزلباشان پرداخته و توانسته دلایل خطای تحلیل آمورتی نقد کردند. نتیجۀ حاصله در این پژوهش این است که پیشفرضهای مسیحی آمورتی و همچنین عدم واکاوی در باب ریشههای مذهبی ایرانیِ قزلباش، موجب خطای استدلال او شده است. بر این اساس، بنیانهای مشترک ایرانیِ میترایی در حوزۀ باورها و آداب و رسوم میان مسیحیت با تشیّع قزلباشان عامل اصلی این شباهت است.
* صورتبندی گفتمانی «هویّت ایرانی»
دکتر رضا پارسا مقدم دانش آموختۀ دکتری جامعهشناسی، دانشگاه تهران دیگر سخنران این نشست بود که مقاله خود را با عنوان «صورتبندی گفتمانی «هویّت ایرانی» در متونِ تاریخنگارانۀ محمدباقر مؤمنی» او مقاله خود را چنین ارائه داد: در متون تاریخ نگارانۀ محمدباقر مؤمنی (1305-1402)، مسألۀ «هویّت ایرانی» با دیگریسازی و غیریتسازی «اسلام» و «اعراب» صورتبندی گفتمانی میشود. روش تحقیق مقالۀ حاضر، تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه است که با استفاده از آن درصددِ شناسایی صورتبندی گفتمانی مسألۀ هویّت ایرانی، شناسایی دالها، اسطورههای سیاسی، معنا و موقعیت سوژهای در آثار و متون تاریخ¬نگارانۀ مؤمنی هستیم.
پارسا مقدم گفت: در مقالۀ حاضر، انباشت و تراکمِ گزارههایِ جدی یا به قولِ فوکو «کلام های جدی» پیرامونِ شکل گیری و هژمونیک شدنِ تاریخنگاریِ ناسیونالیسمِ باستانگرایانه از خلالِ تاریخنگاریِ مؤمنی را که صورت گفتمانی به خود میگیرد، مطمح نظر قرار خواهیم داد. مؤمنی بهمثابۀ یکی از ایرانشناسان معاصر در امتداد تاریخ نگاری ناسیونالیستهای رمانتیک ایرانی، هویّت ایرانی را ذیلِ گفتارهای ناسیونالیسمِ باستان گرایانۀ متأثر از اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی و میرزا فتحعلی آخوندزاده، با دیگریسازیِ اسلام و اعراب در تاریخنگاری معاصر ایران و برجستهسازی دوگانۀ «ایرانیت» و «اسلامیت»، صورت-بندی گفتمانی میکند. مؤمنی گرچه در جاهایی در جایگاهِ موقعیت سوژهای، در نقد ناسیونالیسم باستانی و نژادگرایانه برمیآید، ولیکن دست آخر بهمثابۀ یکی از سوژههای اصلی گفتمان ناسیونالیسم باستانگرایانه ظاهر میشود. در نتیجه، صورتبندیِ گفتمانی هویّت ایرانی با غیریت سازی بر مبنای دوگانۀ «ایرانیّت» و «اسلامیّت» و بدل گشتن آن به گفتمانی فراگیر، محصول چنین تاریخنگاریهایی بوده است.
* تحليل محتواي روزنامۀ وقايع اتفاقيه در زمينۀ بهداشت
«تحليل محتواي روزنامۀ وقايع اتفاقيه در زمينۀ بهداشت» عنوان آخرین مقالهای بود که به شکل مشترک از سوی خانمها دکتر منصوره اتحادیه دانشآموختۀ دکتری تاریخ، دانشگاه ادینبورو، اسکاتلند؛ استاد بازنشستۀ گروه تاريخ دانشگاه تهران و مژگان مداحی دانشآموختۀ كارشناسي ارشد ايرانشناسي، بنياد ايرانشناسي، دانشگاه شهيد بهشتي، ارائه شد. ارائه دهندگان در این مقاله ضمن توضیح درباره روزنامه وقایع اتفاقیه که سومین روزنامۀ ایرانی و اولین روزنامۀ رسمی دولت ایران بود به اخبار و گزارشهایی که این روزنامه درباره موضوع بهداشت مانند واکسینایون آبله، همهگیری وبا، جراحیهایی که در درالفنون اتفاق اقتاد توضیحاتی را ارائه کردند.
انتهای پیام/